روشنفکرنمایان و روشنفکر مآبان امروز که تمامی شارژ آنها از طریق دکمه کپی و پَیست صورت گرفته و ادعاشان در کانال‌ها و گروه‌های تلگرامی و صفحات اینستاگرامی است مدتی‌ست شروع به تاخت و تاز نموده‌اند تا شاید بتوانند خودی به نمایش بگذارند، و برای چنددقیقه‌ای هم که شده‌است ژست روشنفکری و آگاهی به خود بگیرند.
اما در حقیقت تمامی دانش آنها به چند صفحه خاص در فضای مجازی ختم میشود.
نقل یک خاطره خالی از لطف نیست، چندسال قبل در دوران خدمت مقدس سربازی شخصی هم‌دوره ما بود، پس از آموزشی به یک پادگان منتقل شدیم (یعنی کل دوران خدمت را با هم گذرانیدم)، هنگام برگزاری کلاسهای عقیدتی-ی به وضوح میشد دید که این شخص کوچکترین اطلاعی از دین ندارد، قرآن و روایات و . بکنار حتی نحوه وضو و تعداد رکعات نماز را نمی‌دانست!! بسیاری اوقات از مهلکه نجاتش می‌دادیم و تقلب می‌رسانیدم، اما مسلمان بود، از آن دسته مسلمانان که تنها اسمی سنگین به یدک می‌کشند! از آن دسته مسلمانانی که تمامی شئون نماز را در خم و راست شدن تعدادی نمازگزار در مسجد دیده بود.
گذشت و گذشت و روز به روز میزان سواد این شخص بیش از پیش نمایان میشد شخصی که مدرک لیسانس داشت کتاب داستان 20 صفحه‌ای را نمیتوانست روان بخواند کتابی که برای کودکان ابتدایی نگارش یافته بود!
خدمت تمام شد! چند ماه پس از پایان خدمت دوستان گروهی واتس‌آپی از اعزامی‌های دوره ما تشکیل دادند، بعد از چند روز اولین پست این هم‌دوره گرامی را مشاهده کردیم نقد اسلام بود، مربوط به گسترش اسلام، متنی که چهار ماه قبل به درخواست یکی از دوستان پاسخ داده، و جمله به جمله آن بررسی کرده بودم همان متن قبلی و اینترنتی بود، اما ادعا میکرد که خود او آن را نوشته درحالی که حداقل چهارسال بود که از وجود این متن در اینترنت اطلاع داشتم و آن را مطالعه کرده بودم و چندماه قبل ازآن تمام و کمال بند بند آن را پاسخ داده بودم، گفتگویی انجام دادیم و از آنجایی که آشنایی کامل با وی داشتم و از میزان سواد ایشان آگاه بودم از وی خواستم که اسم فقط و فقط یک نویسنده و مورخ دوره باستان را ذکر کند (گفتم شاید طی این چندماه مطالعه داشته) باور کنید حتی یک مورخ نمی‌شناخت، گفتم دوتا کتاب مربوط به تاریخ باستان را نام ببرید (کسی که الف، از الفبای تاریخ را خوانده باشد امکان ندارد حداقل هرودت را نشناسد و یا نداند استاد پیرنیا کیست)، پاسخی نداشتند، گفتم یک منبع تاریخی اسلامی نام ببرید، بازهم نمی‌شناختند، گفتم از منابع تاریخ معاصر یا نویسندگان معاصر یک مورد را نام ببرید اما بازهم جهالت مطلق، گفتم شما که به ادعای خود چنین مطالب و نقدهایی رو مطرح می‌کنید اینها را نمی‌دانید پس از کجا مطالعه کردید و به این حقایق ادعایی خودتون رسیدید؟ (چطور در ذیل نوشته خود منابعی را ذکر کرده‌اید در حالی که خودتان از آنها اطلاع ندارید!!) و نتیجه طبق روال دوستان روشنفکر مجازی ایشان هم لب به فحاشی و توهین گشودند چند روز بعد بازهم باکمال وقاحت مطلبی درباره بابک خرمدین منتشر نمودند بازهم ادعا داشتند که نگارنده هستند و مطلبشان حق است اما وقتی پرسیدم این شخص کیست و اصالتش چیست، اهل کجا بوده، حداقل یک کتاب درباره زندگی نامه وی معرفی کنید اما بازهم سکوت و بی‌جوابی.
میخواهم بگویم که روشنفکران کنونی ما که معنای روشنفکری را دشمنی و مخالفت و نقد بی دلیل و برهان گرفته‌اند اینگونه هستند، این مشت نمونه خروار بود، طی چندین سالی که پیرامون مسائل تحقیق و مطالعه میکنم هزاران نفر از اینگونه روشنفکران را مشاهده کرده‌ام که البته برخی از آنان فرقهایی باهم داشته اند اما درنهایت همان منابع همان گفتارها و همان جهالت‌ها.
در موردی دیگر یکی از سربازان هم‌آسایشگاهی دوران خدمت از طریق همان گروه واتس‌آپی پیامی ارسال نمود و درخواست تشکیل گروهی را داد که چندنفر از دوستانش سوالاتی بپرسند، قبول کردم، در اولین پیام مطلبی را ارسال نمودند بازهم درباره تاریخ اسلام، و یکی از آن سه نفر ادعا نمود که نگارنده آن متن است، باآنکه بنده اطلاع داشتم حداقل چهارسال از انتشار این پست می‌گذرد چون همین متن را سالها قبل در فیس‌بوک مطالعه کرده بودم، ایشان تنها یک پاراگراف به آغاز آن اضافه نموده‌بودند و جالب آنکه آن پاراگراف از آغاز شبهه‌ای دیگر برداشته و در صدر این شبهه قرار داده شده بود. (وقتی پیگیر مطالب و شایعات و شبهات روز باشید، اطلاع کافی از مباحث منتشرشده خواهید داشت و به محض دیدن مطلب به اصل و ریشه آن پی خواهید برد).
تمام حقایق آن متن و ریشه آن شبهه را برای آنان بیان کردم و الحمدالله مطلب پاسخ داده شد و چندین مطلب دیگر هم که برگرفته از صفحات خاصی بود هم ارسال گردید و رد شدند تا انکه راهی نداشتند جز پرداختن به مسائل بی‌ربط و در نهایت هم تلاش‌ها برای جلوگیری از شاخه به شاخه پریدن آنان بی‌نتیجه بود و گروه را با گفتار خارج از ادب ترک کردند!.
از روشنفکران مجازی بیشتر از این نمی‌توان انتظار داشت، اگر
تجربه نکرده‌اید فقط کافی است یکبار با یکی از آنان برخورد کنید چه حضوری چه مجازی
و به گفتگو بپردازید و در نهایت خواهید دهید با الفاظ بی ادبانه و خارج از مبادی
ادب و نسبت های ناروا (همچون احمق، بیشعور، جاهل، فریب خورده، متعصب و.) و به
درخواست‌های و سوالات شما پاسخ داده و درخواست‌های شما درجهت ارائه دلایل از وی با
واکنش‌های تندتری از سوی وی مواجه خواهد شد و ترک گفتگو خواهد نمود.
نگارنده: میثم بارانی
جمعه - ۳۰ فروردین ۱۳۹۸ (۱۳۹۸/۰۱/۳۰)
الجمعة - ١٣ شعبان ١٤٤٠ (۱۴۴۰/۰۸/۱۳)
Friday -
2019 19 April (2019-04-19)
یاداشت‌ها و دلنوشته‌های م. بارانی گفتم ,بازهم ,بود، ,مطالعه ,خدمت ,تاریخ ,کرده بودم ,دوران خدمت منبع
درباره این سایت